Saturday Jan 11, 2020

ebrambegoo-16 (مرده‌ریگ)

همه‌چیز با فس‌فسه‌ها شروع شد. در گوش پدرم گفتن "ماه را بردار و بر کوچه بتابان"... برداشت و تابوند و ستم کرد. سؤال کوچه رو با سوی ناسو، با نور چراغ‌قوه جواب داد و بس... پدرم مرد. مرد و کوچه لکنت گرفت و توی تبعید شب موند. من هم توی کوچه خیره موندم به چراغ‌قوه‌ای که مرده‌ریگ پدر بود و ماهی که دیگه توی آسمون نبود.

Comments (0)

To leave or reply to comments, please download free Podbean or

No Comments

Copyright 2020 All rights reserved.

Podcast Powered By Podbean

Version: 20240320